۱۳۸۸ تیر ۱۶, سه‌شنبه

18 تیر چطور باشد بهتر است؟

راهپیمایی پرجمعیت و فشرده در پیاده روها و سپس کشاندن آن به خیابان اصلی(تکمیل روش میدان بهارستان)
برنامه ریزی برای راهپیمایی های بعدی در شکلهای مختلف(روز قدس،مسابقات فوتبال و ...)
تقاضای کمک از شهرستانیها برای مشغول کردن نیروهای سرکوبگر(ضد شورش و لباس شخصی)

مقدمه:
من در راهپیمایی های عظیم 25 خرداد و 27 خرداد حضور داشتم. راهپیمایی 25 خرداد در پایان با تیراندازی بسیجیان مسلح منجر به خشونت و درگیری و جان باختن عده ای از هموطنانمان گردید. روز چهارشنبه راهپیمایی بسیار آرام و باشکوهی از میدان هفت تیر تا انتهای بلوار کشاورز داشتیم اما هیچ درگیری و خشونتی دیده نشد.(حداقل در زمان و مکان راهپیمایی)اما همه ما خوب میدانیم که این نظام و این حکومت دیگر اجازه برگزاری چنین راهپیمایی های عظیم و مدنی را به ما نخواهد داد . جمهوری اسلامی به دیکتاتوری رسیده و شمشیر را از رو بسته است..
با دستور حمله صریح در نماز جمعه و کشت و کشتار 30 خرداد و تبلیغات بعد از آن و همچنین دستگیری و زندانی کردن تعداد زیادی از هموطنانمان و خانواده هایشان دربند و گرفتارند.
در روز 30 خرداد کتک مفصلی خوردم اما خوشبختانه دستگیر نشدم. آن روز در تهران محشر کبری بود. مردم در آن روز نشان دادند که برای زورگویی و تهدیدهای رهبر کودتاچیان ذره ای ارزش قایل نیستند. آن حرکت عظیم با بیانیه ها و اظهار نظرهایی که بلافاصله پس از نمازجمعه صادر شد پاگرفت و مردم برای اثبات دهن کجی خود به ولی وقیح حاضر شدند در شنبه خونین حماسه ای بزرگ بیافرینند که با خون حدود 20 نفر و دستگیری و زندانی شدن تعداد زیادی از ملت بزرگوارمان بهای آن پرداخت شد.
روز 30 خرداد پیاده رو های خیابان انقلاب و آزادی مملو از جمعیت بود. جمعیتی که آماده یکپارچه شدن در خیابان بودند اما نیروهای لباس شخصی و گاردی به جمعیت ایستاده حمله میکردند و نهایتاً با کتک زدن و متفرق کردن آنها در خیابانهای فرعی و کوچه ها مردم را سرکوب کردند.
در تجمع بعدی یعنی میدان بهارستان مردم تاکتیک بهتری را پیاده کردند. تاکتیک پیاده روی بسیار شلوغ و متراکم در پیاده روهای خیابانهای منتهی به میدان بهارستان. در اینصورت دیگر لباس شخصیها و گاردیها بهانه ای برای حمله به مردمی که در حال گذر از پیاده رو بودند نداشتند. درگیری بسیار کمتری اتفاق افتاد. به نظر من بهترین روش حضور بسیار پرجمعیت در پیاده روها ولی در حال حرکت نه حالت انتظار میباشد.
این حالت چند مزیت دارد:
1-چماق بدست ها بهانه ای برای حمله به مردم بی دفاع ندارند.
2-تمرکز آنها به هم میریزد و نمیتوانند روی عده خاصی تمرکز کنند.
3-خود این شیوه نوعی راهپیمایی است و خلاقیت مارا نشان میدهد.
4-در بین جمعیت زنان و دختران بسیاری هستند که نباید بگذاریم چماق بدست ها بار دیگر روی آنها دست بلند کنند.
ما مسلح نیستیم و بهتر است هر شیوه ای را برای دفع خشونت آنها اعمال کنیم.
چنانچه توانستیم تجمع را از پیاده رو به خیابان میکشانیم در غیر این صورت حضور و جمعیت زیاد ما برای آنها کافی است.
با توجه به مطالعات چند روزه میدانیم که آتش زدن لاستیک و کاغذ و سطل زباله جلوی اثر گاز اشک آور را نمیگیردباید از دستمال سرکه ای استفاده کنیم . بنابراین بهتر است از ایجاد آتش که منجر به جو آشوب والتهاب و سرکوب میشود خودداری کنیم.
از همین الان به فکر راهپیماییها و تجمعات بعدی باشیم . ازین به بعد هیچ تجمع قانونی و غیرقانونی از شعار و اعتراض مردم در امان نخواهد بود:
1-سفرهای استانی رییس جمهور
2-استادیومهای ورزشی بخصوص مسابقات فوتبال.
3-راهپیمایی روز قدس ، 13 آبان و 22 بهمن
از هر تجمعی باید برای اعتراض و رسواکردن حکومت نامشروع استفاده کنیم.باید روزگار این جنایتکاران را سیاه کنیم
شهرستانیها به دلیل کوچکتر بودن محیط و اینکه همه همدیگر را میشناسند تقریباً قید راهپیمایی و تظاهرات را زده اند.اما آنها هم میتوانند به همین شکل به مردم فداکار تهران کمک کنند:
از شهرستانیهای عزیز به خصوص شهرهای بزرگ تقاضا داریم برای حمایت از جنبش حداقل کاری که میکنند در روز و ساعت مقرر در پیاده روها بصورت آرام ولی متراکم پیاده روی کنند و قرار اینکار را در سایتها و وبلاگها طبق مسیرهای تعیین شده بصورت وسیع پخش کنند.بهترین فایده این کار اینست که رژیم دیگر نمی تواند نیروهای سرکوبگر خود را به تهران آورده و مردم را به خاک و خون بکشد.
جوانان عزیز با صبر و حوصله و درایت و دوری از تصمیمات کوتاه مدت میتوان به نتیجه رسید. یادتان باشد رمز پیروزی ما و شکست آنها فقط اتحاد ماست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر